مسئولیت ستون ها و اسکلت ساختمان،سرپا نگه داشتن کل خانه است و لطفا یک لحظه فکر کنید که اگر ستون هاو اسکلت ها مسئولیت خودشان را نپذیرند،چه اتفاقی می افتد؟
کل ساختمان با خاک یکسان می شود و از بین می رود!
ما انسان ها هم مثل ستون ها مسئول زندگی مان هستیم و اگر مسئولیت آن را نپذیریم ، زندگی ما نیز مثل ساختمان ها از بین خواهد رفت.
این زندگی ماست و ما باید تمام مسئولیت آن را بپذیریم و اگر این کار را انجام ندهیم دیگرانی هستند که می خواهند زندگی مان را در دست خودشان بگیرند و بر طبق میل خودشان برای ما تصمیم بگیرند.
چرا از مسئولیت پذیر بودن فرار می کنیم؟
ما گاها به صورت ناخودآگاه انتخاب هایی را می کنیم که به ضرر ما تبدیل می شود ولی به صورت آگاهانه فکر می کنیم که به نفع ماست و به دلایلی دوست داریم مسئولیت پذیر نباشیم ،چون مسئولیت پذیر بودن زحمت و دردسر های خودش را دارد که در ادامه به چندین مورد اشاره خواهم کرد.
1.مقصر شمردن دیگران
مقصر شمردن دیگران کار بسیار راحتی است،چون اگر ما خودمان را مقصر بدانیم،باید تغییر کنیم و تغییر کردن بسیار سخت است و زحمت های زیادی دارد ولی اگر دیگران را مقصر بدانیم،دیگر لازم نیست به خودمان سختی بدهیم و تغییر کنیم چون بر این باور هستیم که دیگران باید تغییر کنند!
به طور مثال اگر در امتحانات پایان ترم نمره کمی را بگیریم،حتما می گوییم که استاد با ما دشمنی دارد و به خاطر همین به من کم داد ولی اگر نمره قابل قبولی بگیریم،حتما با افتخار می گوییم که خودم نمره زیادی گرفتم!
یا اگر در روابط به مشکلی بربخوریم،می گوییم که طرف مقابل ما باعث بروز مشکلات شده است و اگر از آن شخص بپرسیم حتما می گوید که ما عامل بروز مشکلات شده ایم.
یعنی اکثر ما این گونه فکر می کنیم که ما بدون نقص هستیم و هیچ گونه اشتباهی از ما رخ نمی دهد و کمتر کسی این سوال را از خود می پرسد که من چه رفتاری انجام دادم که این رابطه به هم ریخت؟یا من چگونه مطالعه کردم که نمره های درسی من کم شد؟ یعنی کمتر کسی پیدا می شود مسئولیت انتخاب ها و رفتار های خودش را بپذیرد.

3.فرار از احساس گناه
یکی دیگر از لذت های عدم مسئولیت پذیری فرار از احساس گناه است.وقتی ما مسئولیت زندگی مان را بر عهده نگیریم، دیگران زحمت می کشند برای ما تصمیم هایی می گیرند و از آنجایی که ما هیچ گونه دخالتی در کار آنها نداریم میگذاریم کارشان را به خوبی انحام دهند.
اما بعد از مدت زمانی که می گذرد و متوجه می شویم که تصمیم های دیگران برای ما اشتباه بوده است،در این صورت به جای احساس گناه،طلب کار هم می شویم و با خشم و انتقاد می گوییم که شما باعث شده اید که من در زندگی دچار شکست شوم و شما می خواهید زندگی من را نابود کنید….!
ولی اگر مسئولیت انتخاب های خودمان را برعهده گرفته باشیم و برای خودمان و زندگی مان تصمیم بگیریم در این صورت کسی را نمی توانیم پیدا کنیم که سرزنشش کنیم و مجبور خواهیم بود که به خودمان رجوع کنیم و به دنبال علت شکست باشیم و در نتیجه افراد نزدیکمان نیز ما را به خاطر انتخاب ها و تصمیم هایمان سرزنش خواهند کرد!
چرا مسئولیت پذیری مهم است؟
اگر ما مسئولیت تمام زندگی مان را بر عهده بگیریم در این صورت می توانیم آن طور که دلمان می خواهد زندگی کنیم ولی اگر مسئولیتش را بر عهده نگیریم دیگران می آیند در زندگی ما دخالت می کنند و بر طبق میل خودشان برای ما تصمیم می گیرند و اگر هم به تصمیمات آنها عمل نکینم ما را بر باد انتقاد می گیرند و از ما بسیار دلخور نیز می شوند.
پس سعی کنیم از همین لحظه به بعد مسئولیت زندگی مان را با سختی هایش قبول کنیم ،چون ما فقط شانس یکبار زندگی کردن داریم و ما باید صد در صد مسئولیت زندگی مان را بر عهده بگیریم و از دیگران هیچ انتطاری نداشته باشیم و اگر به مشکلی بر خورد کردیم هیچ وقت به دنبال مقصر نباشیم و این سوال را از خودمان بپرسیم که «من چه کاری را انجام داده ام که این اتفاق برایم افتاد؟»

چطور مسئولیت پذیری را در خودمان تقویت کنیم؟
مسئولیت پذیری یک مهارت قابل یادگیری است و می توانیم با تمرین هایی روز به روز مسئولیت پذیر باشیم به شرطی که سختی های آن را بپذیریم.
در ادامه چندین تمرین و نکته را برای شما باز گو می کنم که می توانید به وسیله این موارد کمی مسئولیت پذیر تر باشید.
1.دنبال مقصر نباشیم!
وقتی ما به دنبال مقصر می گردیم یعنی باور می کنیم که ما بدون نقص هستیم و تمام ایراد ها از دیگران است و این ذهنیت اولا باعث می شود ما روی خودمان کار نکینم و در نتیجه هیچ پیشرفتی هم نکنیم و دوما انگیزه خودمان را از دست می دهیم و باز هم هیچ تلاشی را نمی کنیم که وضعیت را بهبود ببخشیم.
2.بهانه ها را مدیریت بکنید
وقتی مرتکب اشتباهی می شوید، به اشتباهات خود اعتراف کنید. به جای اینکه سرزنش هایتان را به کس دیگر یا چیز دیگری منتقل کنید، دلیل واقعی شکستتان در انجام یک کار را بیان کنید. با ارائه ی یک بهانه در واقع بی مسئولیت بودن را پذیرفته اید. به علاوه این کار از شما یک آدم ترسو می سازد. اگر نمی توانید کاری مانند سر وقت حاضر شدن در یک جلسه یا چیزی شبیه آن را به انجام برسانید، در همان ابتدا قول انجام آن را ندهید.
لازم است که به طور شفاف در مورد کارهایی که می توانید انجام دهید و کارهایی که نمی توانید انجام دهید فکر کنید، تا بتوانید از بهانه آوردن برای خودتان اجتناب کنید. حتی بهتر از این، وقتی خودتان را در چنین موقعیت هایی می بینید، به جای اینکه کار را با یک دروغ کوچک تمام کنید، بگوئید که چرا نتوانسته اید آن کار را انجام دهید.
3.ثابت قدم باشید
مسئولیت پذیری شما ارزشی نخواهد داشت اگر دائم و پیوسته نباشد. در واقع شما باید برنامهی روزانهای برای خودتان تنظیم کنید که بتوانید دائم و پیوسته به آن متعهد باشید. وقتی شب امتحان ۸ ساعت مدام درس میخوانید و بعد از امتحان تا یک ماه سمت کتاب درسی نمیروید، این مسئولیت پذیری نیست.
یک فرد مسئولیت پذیر کارهای خود را آهسته و پیوسته انجام میدهد، مثلا روزی یک ساعت برای مطالعهی درس وقت میگذارد. در مورد سایر مسائل نیز باید این نکته را رعایت کنید. مثلا گاهی پیش میآید که به یکی از دوستانمان نیاز داریم و هر روز با او تماس میگیریم و وقتی مشکلمان حل شد، تا مدتها از او سراغی نمیگیریم. این ثبات در کارها را باید در تمام جنبههای زندگی خود وارد کنیم حتی در روابط دوستانه.
4.بر سر قول خود بمانید
اگر وظایفی را که قبول کردهاید به درستی انجام ندهید و دوستان، خانواده و همکاران خود را ناامید کنید، آنها دیگر به شما اطمینان نمیکنند. تواناییهای شما زمانی جدی گرفته میشوند که مسئولیتهای خود را به درستی انجام دهید. اگر پیش از این، خودتان برای به عهده گرفتن یک مسئولیت پیشقدم نشدهاید، آن را امتحان کنید.
فرقی نمیکند که این کار، نوشتن برای خبرنامهی مدرسه باشد یا شرکت در یک تیم ورزشی. این کار به شما کمک میکند تا مسئولیت پذیری را تمرین کنید، یک برنامهی روزانهی مدون و دقیق داشته باشید و به آن پایبند باشید. این تعهد و پایبندی، در جنبههای دیگر زندگی شما هم تأثیرات مثبت خود را نشان میدهد.