چگونه مشکلات زندگی مان را با سرعت و قاطعانه حل کنیم؟
مهم نیست تا چه اندازه قوی باشید،تا چه حد مهارت داشته باشید،توانایی شما در چه حدی باشد،میزان تحصیلات تان چقدر بالاست،زندگی تان چقدر عالی است و یا تا چه حد از امکانات مالی برخوردارید.
به هر حال همه ی ما در جریان زندگی مرتب با مشکلات گوناگونی رو به رو خواهیم شد.
مشکلات بخشی از زندگی است،بخشی از زندگی که به ما اجازه ی رشد و پیشرفت می دهد.تنها با حل مشکلات است که می توانیم به ماهیت وجودی خویش پی ببریم.
بدون مشکل،زندگی مان خسته کننده خواهد بود.در حقیقت اگر مشکلی وجود نداشته باشد نمی توانیم بفهمیم که چه کسی هستیم و تا چه اندازه توانایی داریم!

به راه حل مشکلات فکر کنید نه خود مشکل!
راه حل تمام مشکلات به نظر من در این جمله خلاصه می شود:
«بیاموزید تنها بیست درصد از زمان خویش را صرف خود مشکل کنید و باقی آن را برای یافتن راه حل اختصاص بدهید.»
درواقع آنچه مشکلات بزرگ را ایجاد می کند همان مشکلات کوچک و ریزی است که شما را در خود غرق کرده است.
اگر به جای یافتن راه حل در خود مشکل غرق شوید،هیچ راه نجاتی نخواهید یافت.احتیاجی نیست که راجع به این فکر کنید که چرا چنین مشکلی برایتان ایجاد شده است.این کار هیچ کمکی به شما نخواهد کرد.
بهتر است باور کنید که اکنون مبارزه ای در پیش رو دارید و باید بدانید چگونه مبارزه کنید تا پیروز شوید!
در حل مشکلات سوالات منفی از خودتان نپرسید!
معمولا افراد در برخورد با مشکلات از خودشان سوالاتی می پرسند که با چرا شروع می شود.
و سوالاتی که با چرا شروع شود،همان سوالات بی انتهایی هستند که هیچ جوابی ندارند و هرگز به شما کمک نخواهند کرد،بلکه فقط احساسات منفی را در شما بیشتر می کنند.
مثل این سوالات:
- چرا این مشکل برای من به وجود آمد؟
- چرا این همه مشکل دارم؟
- چرا چنین شد؟
- چرا باید این مشکل برای من به وجود آید؟
- و…..!
برای حل هر مشکل باید چند قدم اصلی برداشت:
- کنترل تمرکز فکر به کمک طراح سوالات قدرت بخش که اغلب با چگونه آغاز می شود.
- یافتن پاسخ های این سوالات
- آگاهی از آنچه از این تغییر حاصل می شود
- تعیین بهترین برنامه برای حل مشکل
- امتحان این برنامه و توجه به نتایجی که این برنامه در بر دارد
- بازخورد گرفتن و تغییر برنامه
اینها کارهایی هستند که باید برای حل هر مشکلی انجام بدهیم!
شما بزرگتر از خود مشکلات هستید!
براحساس خود مسلط باشید.باید مطمئن باشید که در ناامیدی و مرور مکرر خود مشکل غرق نشده اید.قدرت خود را حفظ کنید و اطمینان داشته باشید نیروی شما برتر از هر مشکلی در جهان است.
مهم نیست در چه موقعیتی قرار گرفته اید یا همین مشکل تا چه حد دشوار به نظر می رسد.به خاطر داشته باشید این تنها یک مسابقه است و فقط قرار است کارهایی را که قبلا آموخته اید دوباره انجام بدهید تا پیروز شوید.
ایمان داشته باشید که قادرید شیوه ای برای حل مشکل خود بیابید.اما این راه حل هیچ وقت با غوطه ور شدن در نامیدی به ذهن تان خطور نخواهد کرد.

گام اول حل مشکلات :پرسیدن سوالات شفا بخش
ما به هر چیزی تمرکز بکنیم،همان را به دست خواهیم آورد و کانون تمرکز فکرمان را می توانیم با پرسیدن سوالاتی تعیین بکنیم.
ما اغلب از خودمان سوال هایی می پرسیم که ما را در خود مشکل غرق می کنند و قبلا در این مورد صحبت کردیم.
ولی اگر بخواهیم که راه حلی برای مشکلات خود پیدا بکنیم،باید نوع سوالات خودمان راتغییر بدهیم تا به جواب های متفاوتی برسیم.
و اگر ما بتوانیم از مغز خودمان سوالات خوب بپرسیم،قطعا برای ما جواب های خوب را پیدا خواهد کرد و این یکی از ویژگی های عالی مغز ما به شمار می رود.
سوال اول:از این مشکل چه نتیجه عالی به دست خواهم آورد؟
گفتیم که خیلی از افراد فقط به خود مشکل فکر می کنند ولی آدم عاق به نتیجه ای که بعد از حل این مشکل بدست می آورد،فکر می کند تا بتواند نوع دیدگاه و احساساتش را نسبت به مشکل تغییر بدهد!
درواقع مشکلات به خاطر این پدید می آیند که با رشد بکنیم و یک قدم در زندگی و کسب و کار خودمان پیشرفت داشته باشیم و اگر به تمام موفقیت ها،اختراعات بشر نگاه بکنید،متوجه می شوید که همه آنها یک مشکل را دیده اند و برای آن راه حلی پیدا کرده اند که بعدا توانسته اند به موفقیت برسند.
مثلا هنری فورد دید که با اسب و خر و شتر نمی شود مسافت طولانی را طی کرد و برای حل این مشکل اتومبیل را اختراع کرد!
پس با دید فرصت به مشکلات خودمان نگاه بکنیم و ببینیم که از این مشکل چه سودی نصیب ما خواهد شد؟
سوال دوم:تنها مسئله ای که من را ناراحت می کند چیست؟
باید به دنبال نکاتی باشیم که ما را ناراحت می کند.ولی اغلب ما اصلا به این موضوع نگاه نمی کنیم و مشکل را آنچنان بزرگ می کنیم که متوجه نیسیتم که چه عاملی دقیقا باعث ناراحتی ما می شود.
اجازه بدهید یک مثال برای شما بزنم:
شخصی می گوید که من از کسب و کارم نفرت دارم!خب این موضوع کلیست و دقیق نیست و سوالی که باید از خودمان بپرسیم این است که چه عاملی باعث شده است که من از کسب و کارم نفرت داشته باشم؟به خاطر حقوق کمترش یا به خاطر همکارانش!
وقتی دقیق می شویم،آن وقت می توانیم راه حل مناسبی برای حل مشکلات خودمان پیدا بکنیم!
سوال سوم:به چه طریقی می توانم این مشکل را حل بکنم؟
در گام دوم که توانستیم منبع اصلی مشکل خودمان را پیدا بکنیم،در گام سوم به دنبال راه حل می گردیم!
مثلا اگر مشکل ما حقوق پایین کسب و کارمان بود می توانیم چند گزینه مناسب را پیدا بکنیم تا بتوانیم این مشکل را حل بکنیم:مثلا می توانیم که درخواست افزایش حقوق بدهیم،یک کسب و کار اینترنتی تاسیس بکنیم،یا می توانیم دنبال یک شغل جایگزین بگردیم!
این سوال شیوه بسیار خوبی است برای نگاه کردن به مشکل و موجب می شود که به جای غرق شدن در خود مشکل،درباره راه حل فکر بکنیم!
ولی اگر در خود مشکل غرق بشویم،هیچ وقت نمی توانیم آن را حل بکنیم و روز به روز بزرگتر و بزرگتر می شود.

گام دوم حل مشکلات :الگو برداری بکنید
با یافتن الگوی های مناسب،مشکل خود را می توانید سریع تر و راحت تر حل بکنید.
اگر فکر می کنید که منابع اطلاعاتی شما کافی نیستند و نمی دانید که برای حل این مشکل چه کاری را انجام بدهید می توانید از افرادی که قبلا همین مشکل را توانسته بودند حل بکنند،الگو برداری بکنید.
مسلما افراد بیشماری هستند که قبلا از پس مشکلی که اکنون در پیش روی شماست،برآمده اند.می توانید از آنها برای پیدا کردن راه حل مناسب استفاده کنید.
گرچه زندگی هر فردی مختص خود اوست و سرنوشت هر انسانی در این جهان بی نظیر است،معضلاتی که در زندگی،روابط،تجارت،همسر داری،اقتصاد و کنترل جمس بر سر راه انسان هاست،مشترک است و راه حل مشابهی دارد؛بنابراین یافتن الگو حل مشکل را آسان و سریع می کند.
خب توجه بکنید سایر افراد در برابر مشکل مشابه شما قبلا چه مراحلی را طی کرده اند؟
گام سوم حل مشکلات :تمام توان فکری خودتان را بسیج بکنید
برای تمرکز یافتن بهترین راه نوشتن است.به خاطر داشته باشید تنها بیست درصد وقت خود را برای شرح و توصیف خود مشکل صرف کنید و هشتاد درصد باقی مانده را به یافتن راه حل بپردازید.
برای این گام کافیست به روش بارش فکری یا همان طوفان فکری،ایده هایی برای حل مشکل خود بنویسید و در این مرحله اصلا لازم نیست که راه حل های نوشته شده را قضاوت بکنید و تنها وظیفه شما نوشتن خواهد بود.
حتی می توانید از گوگل هم استفاده بکنید و به من شخصه تجربه های خیلی زیادی دارم که تنها با سرچ کردن در گوگل توانسته ام مشکل خودم را حل بکنم!

گام چهارم حل مشکلات:بهترین روش ممکن را انتخاب بکنید
به ایده هایی که نوشتید،نگاه بکنید و ببینید که کدام ایده می تواند به شما برای حل این مشکل کمک بکند و در اسرع وقت آن را به مرحله اجرا بگذارید.
منتظر نمانید که یک غول چراغ جادویی ظاهر شود و با یک حرت عجیب و غریب مشکل شما را حل بکند.تحت هر شرایطی که هستید باید اقدام بکنید و کاری را انجام بدهید.
زمان بهترین ابزار برای شماست و به محض پیدا کردن راه حلی دست به کار شوید و آن را اجرا بکنید حتی اگر شکست هم بخورید! و در طول مسیر حتما به نتایج خود نگاه بکنید و ببیند که آیا نتایج مورد نظر شما به وجود می آید یا نه؟
گام پنجم حل مشکلات:مسیر خودتان را تغییر بدهید اگر نیاز است!
اگر آنچه انجام میدهید کارساز نیست فورا شیوه خود را تغییر بدهید.از تغییر کردن ترس نداشته باشید.
انعطاف پذیری در انجام روش های گوناگون به شما توانایی حل هر گونه مشکلی را خواهد بخشید.برای اینکه بدانید تغییری که باید انجام دهید موثر خواهد بود یا خیر،از خودتان بپرسید که:«چه می شود اگر این کار را انجام دهم؟چه می شود اگر این رفتار را در پیش بگیرم؟»
بسیاری از کسانی که قادر به حل مشکلات خویش نیتسند می گویند ما نمی دانستیم چه خواهد شد،پس نمی توانستیم راه حلی را که به ذهن مان رسیده بود عملی کنیم.
اغلب آنها تصور می کنند هر چه به فکرشان می رسد غیر منظقی و نشدنی است.به جای بستن همه درها،با روی باز با هر راه حل احتمالی برخورد کنید.
از خود بپرسید:«چه می شود اگر این راه را در پیش بگیریم؟اگر کاری را که هرگز انجام نداده ام در پیش بگیرم چه خواهد شد؟»
شاید با پرداختن به راه حل هایی که به نظرتان احمقانه می رسد،دست کم احتمالات جدیدی به ذهن تان خطور می کند که شانس و فرصت بیشتری در اختیارتان بگذار.
با این پنج گام بزودی متوجه می شوید که نه تنها مشکلات شما حل خواهند شد بلکه از حل آن لذت خواهید برد.با مشکلات خود بازی کنید،از آنها لذت ببرید و با آنها رشد کنید.
در پایان از شما دعوت می کنم که مقاله های مرتبط را در سایت ذهن خلاق مطالعه کنید.
مهارت حل مسئله در 5 گام
6 کلید موفقیت چیست؟