ترس ها مانند زنجیر هایی هستند که به دست و پای ما بسته شده اند و اجازه نمی دهند که ما به سمت هدف های زندگی مان حرکت کنیم و در نتیجه ما را فلج می کنند.
ما قصد داریم در ذهن خلاق در این مقاله به چهار موضوع اصلی و اساسی در رابطه با ترس بپردازیم که عبارتند از:
- چه کسانی ترس ندارند؟
- علت ترس های ما چه چیزی است؟
- چگونه رفتار می کنیم؟
- و چگونه می توانیم بر ترسمان غلبه کنیم؟
اگر این موضوعات می تواند برای شما کمک کند،لطفا تا پایان مقاله با ذهن خلاق همراه باشید.
چه کسانی ترس ندارند؟
اکثر ما فکر می کنیم که فقط ما هستیم که از موقعیت های مختلف ترس داریم و دیگران هیچ ترسی نسبت به انجام کارهای مختلف و جدید ندارند.
ولی واقعیت این است که همه ی انسان ها از انجام کارهای جدید و موقعیت های جدید ترس دارند و تمام انسان های بزرگی که کارهای بزرگی را انجام داده اند و اسمشان را در تاریخ ثبت کرده اند،آنها هم ترس داشتند ولی آنها توانستند بر ترس های خودشان غلبه کنند و دروازه ای از موفقیت را به روی خودشان باز کنند.
به عنوان مثال زمانی که گاندی می خواست برای اولین بار در یک رستوران در جلوی پانزده نفر صحبت کند،از شدت ترسش غش کرده بود و بیهوش شده بود.
ولی گاندی توانست بر ترسش غلبه کند و بزرگترین سخنرانی در جهان را به نام خود کند و در کتاب گینس هم ثبت شده است.
نلسون ماندلا یک جمله بسیار زیبایی دارد:
انسان شجاع کسی نیست که احساس ترس نداشته باشد بلکه کسی است که بر ترس خود غلبه کند!
همه انسان هایی که در روی کره زمین زندگی می کنند،ترس دارند و تنها کسانی که ترس ندارند،فقط مردگان هستند.
و همه ی انسان ها دوست دارند به بهشت بروند ولی کمتر کسی حاضر است بمیرد چون از مردن می ترسد.و همه ی انسان ها دوست دارند موفق شوند و به هدف خود برسند ولی کمتر کسی حاضر است بر ترس خود غلبه کند.

علت ترس های ما چیست؟
تمام ترس هایی که ما در زندگی داریم،به مکانیسم مغز ما برمی گردد.مغز ما طوری طراحی شده است که ما را از محیط های ناامن و نامطئن دور نگه دارد تا جان ما را حفظ کند.یعنی مغز ما فقط حافظ جان ماست.
ولی بیشتر مواقع این مکانیسم مغز ما بر علیه ما عمل می کند و باعث می شود که ما نتوانیم به سمت موقعیت های جدید برویم.
مثلا می خواهیم در جلوی جمعی سخنرانی کنیم.در این صورت مغز ما احساس می کند که سخنرانی کردن در جلوی جمع باعث ایجاد ناامنی می شود و در نتیجه به تمام ارگان های بدن،حالت آماده باش را صادر می کند و به خاطر همین عرق می کنیم،دست و پای ما می لرزد و ضربان قلبمان تند تر می زند تا به هر نحوی شده ما را از رفتن به موقعیت سخنرانی حفظ کند.
ولی ما می دانیم که رفتن به جلوی جمع باعث نمی شود که جان ما به خطر بیافتد ولی چرا باز هم ترس داریم؟
چون مغز ما از موقعیت های جدید می ترسد و سخنرانی کردن در جلوی جمع برای مغز ما ناشناخته است.
مغز ما از چیز های ناشناخته می ترسد چون احساس خطر می کند.مثلا اگر به کودک چند ساله که تا به حال عروسک ندیده است،به آن عروسک بدهیم احتمال دارد از عروسک بترسد و گریه کند ولی بعد از مدتی که می گذرد به عروسک عادت می کند و با آن بازی می کند.
موقعیت های جدید هم برای ما به این شکل است.اگر برای اولین بار به سمت آن برویم بسیار ترس خواهیم داشت و تمام بدنمان خواهد لرزید ولی اگر به طور مداوم انجام بدهیم،دیگر ترس نخواهیم داشت بلکه از انجام دادن آن لذت خواهیم برد.

ما چگونه رفتار می کنیم؟
فهمیدن این که ما چطور رفتار می کنیم،برای غلبه کردن بر ترس های ما بسیار کمک می کند.
رفتار های ما مانند ماشین چهار چرخ دارد که این چرخ ها عبارتند از:اقدام،فکر،احساس و فیزیولوژی
هر رفتار که ما در طول شبانه روز انجام می دهیم،این چهار مولفه را دارد.
اجازه بدهید با یک مثال برای شما بیشتر توضیح بدهم:
به عنوان مثال در پیاده روی کردن این چهار مولفه را بررسی کنیم…
در پیاده روی کردن ابتدا با خودمان یک فکر هایی می کنیم مثلا اینکه از کدام مسیر بروم یا سرعتم را زیاد کنم یا کم کنم.
و احساسی که از پیاده روی کردن داریم یک احساس سرحالی و لذت بخش است.
و فیزیولوژی بدن ما هم این است که ضربان قلب و تنفس ما تند تر می زند
و اقدام ما هم عمل پیاده روی کردن است.
ما هر رفتاری که انجام می دهیم،از این چهار مولفه خارج نیست.و از بین این ها ما فقط روی اقدام و افکار خودمان کنترل مستقیم داریم و روی احساس و فیزیولوژی کنترل غیر مستقیم داریم.
یعنی اینکه اگر از سخنرانی کردن ترس داریم،ما نمی توانیم به طور مستقیم بر احساس ترس خود غلبه کنیم،بلکه می توانیم از طریق اقدام و افکارمان بر احساس ترس مان کنترل داشته باشیم.
پس نتیجه می گیریم که اگر از چیزی ترس داریم،نمی توانیم بر احساس خود کاری کنیم بلکه می توانیم از طریق افکار و اقدام هایمان بر ترس خود غلبه کنیم.
چگونه می توانیم بر ترس خود غلبه کنیم؟
همانطور که در ماشین رفتاری توضیح دادم ما می توانیم فقط از طریق اقدام و افکار مان بر ترس خود غلبه کنیم.و در ادامه می خواهم فقط روی اقدام ها تمرکز کنم،چون ما بیشتر بر اقدام های خودمان کنترل داریم تا افکارمان.
اقدام هایی که باید انجام بدهیم تا بر ترس خود غلبه کنیم باید چند ویژگی داشته باشد
اول باید از سطح جامعه کمی سخت تر باشد تا بتوانیم کار اصلی خودمان را به راحتی انجام بدهیم.به طور مثال اگر وزنه برداری می خواهد در مسابقات صد کیلو بلند کند حتما در تمرین کردن صدوده کیلو وزنه می زند تا بتواند در مسابقات به خیال راحت تری وزنه را بلند کند.
دوم باید هیچ دردسری برای ما نداشته باشد.یعنی اگر نتوانیم به خوبی عمل کنیم،بعدا برای ما مشکل ساز نباشد.مثلا اگر از سخنرانی کردن می ترسید،صحبت کردن برای بازنشسته ها در پارک می تواند گزینه خوبی باشد چون اگر هم خراب کنیم هیچ اتفاقی برای ما نمی افتد.
سوم باید انجام آن برای ما بسیار سخت باشد.اگر تمرینی برای خودتان در نظر گرفتید که هیچ ترسی از انجام آن ندارید،این باعث نمی شود که ترسهای شما کاهش پیدا کند.
این سه ویژگی بود که باید در تمرین های خودمان آنها را لحاظ کنیم.
همین الان یک کاغذ و خودکار بردارید و تمام ترس های خودتان را یادداشت کنید و سپس از خودتان سوال بپرسید که با چه کارهایی می توانید بر ترس خود غلبه کنید؟
مثلا اگر از درخواست کردن از دیگران ترس دارید،می توانید به بازار بروید و از دیگران درخواست کنید که با شما سلفی بگیرند.
یا اگر از قضاوت کردن مردم می ترسید،می توانید با لباس خانگی و راحتی خود در جمع شلوغ پیاده روی کنید.
یا اگر از صحبت کردن می ترسید،می توانید در اینستاگرام لایو بگذارید و برای مخاطبان خود صحبت کنید.
در طراحی تمرین باید بسیار خلاق باشید و ببینید که چه کارهایی می تواند برای شما مفید باشد.