انقلابی ترین موضوعی که امروز در مورد موفقیت مطرح می شود،موضوع طرز فکر است که توسط خانم کارل دوک مطرح شده است.خانم کارل دوک بر این باور است که دیدگاهی که برای خود اتخاذ می کنیم به شدت روی شیوه زندگی کردن ما تاثیر می گذارد.
مثلا به شما می گویند که:«برو فوتبال بازی کردن را یاد بگیر». شما در پاسخ می گوید:«من استعداد فوتبال بازی کردن را ندارم یا اصلا در ژن ما وجود ندارد»
دیدگاه شما در این شرایط نسبت به خودتان این است که شما هرگز نمی توانید فوتبال بازی کردن را یاد بگیرید.
کارل دوک می گوید که تا وقتی که چنین دیدگاهی نسبت به خودتان داشته باشید، حتی در صورت داشتن استعداد بازی کردن فوتبال،آن استعداد را نمی توانید شکوفا کنید!

ایا توانایی های انسان افزایش پیدا می کند؟
مغز انسان پیچیده ترین سیستم در کل جهان است و هر چقدر در مورد توانایی های مغز بگوییم باز هم زمان کم خواهیم آورد.
در مغز ما حدود صد میلیارد نورون یا سلول مغزی وجود دارد و اگر ما فقط بخواهیم تعداد این سلول ها را بشماریم در حدود 3100 سال طول خواهد کشید.و هر یک از این سلول ها می تواند به طور همزمان با ده هزار سلول دیگر ارتباط برقرار کند و هر ارتباط یعنی یک مسیر عصبی و هر مسیر عصبی یعنی یک رفتار،فکر،گفتار و….. .
در واقع ما اگر بخواهیم چیزی را یاد بگیریم،فقط کافی است مسیر عصبی آن را در مغز خودمان بسازیم و مسیر عصبی فقط با تکرار یک رفتار شکل می گیرد و اگر یک رفتار را زیاد تکرار کنیم مسیر عصبی قوی تر می شود و مهارت ما در آن زمینه بیشتر می شود.
استعداد چیست؟
کتابی با عنوان «استعداد خیلی جدی گرفته شده!» بیان می کند که «چیزی که آدم های فوق العاده موفق را از آدم های معمولی جدا می کند، لزوماً استعداد یا میزان هوش نیست.»
حتی کسی مثل «آلفرد بینه» که خودش «بهره هوشی» را کشف کرد، می گوید:
«برخی فیلسوف ها ادعا می کنند هوش هر فرد ثابت است. باید به این بدبینی وحشیانه اعتراض کرد.»
دقت کنید این حرف را کسی زده که خودش آی کیو را کشف کرده است!
خانم کارل دوک برای اینکه تاثیر طرز فکر و دیدگاه را از یک تهدید به فرصت تبدیل کند،یک پیشنهاد فوق العاده کاربردی را بیان می کند و می گوید:
«به جای گفتن اینکه من نمی توانم فوتبال بازی کردن را یاد بگیرم،بگید من هنوز موفق نشدم فوتبال بازی را یاد بگیرم»
همین عبارت هنوز می تواند تاثیر بسیار زیادی روی طرز فکر ما بگذارد و به جای اینکه فکر کنیم نمی توانیم یک مهارتی را یاد بگیریم،به ما القا می کند که هنوز وقتش نرسیده است و در گذر زمان با یادگیری و تمرین می توانم مهارت مورد نظر خودم را یاد بگیرم و فقط کافی است مسیر عصبی آن را در مغزم بسازم.
خانم کارل دوک تاکید می کند که استعداد یا یادگیری هرگز چیزی ثابت نیست. شاید تفاوت شما با کسی که خانواده فوتبالی دارد این باشد که شما فقط باید سرسختی و تلاش بیشتری برای یادگیری فوتبال انجام دهید. وگرنه در میزان هوش یا استعداد شما تفاوتی وجود ندارد.
وقتی ذهنیت «هنوز نتونستم» را داشته باشید، ذهنتان را باز می کنید تا رشد کند. در صورتی که اگر طرز فکر «نمیتونم» را داشته باشید، ذهنتان بسته می شود

طرز فکر رشد و طرز فکر ایستا
کسانی که طرز فکر ایستا دارند از چالش های فاصله می گیرند و عقیده دارند که چالش نا امن هستند و دایره امنیت زندگی ما را به خاطر می اندازد.اما کسانی که طرز فکر رشد دارند به سمت چالش های می روند و عقیده دارند که چالش های فرصتی برای یادگیری و رشد است.
افراد دارای طرز فکر ایستا تلاش لازم و ضروری نمی دانند چون اعتقاد دارند که ما باید با استعداد و توانایی به دنیا بیاییم و با تلاش کردن نمی توانیم مهارت هایی را یاد بگیریم ولی افرادی که طرز فکر رشد دارند تلاش کردن را لازم و ضروری می دانند چون برای این باور دارند که می توانند با تلاش کردن به هر چیزی که می خواهند می رسند.
در تصویر زیر تفاوت های طرز فکر رشد و ایستا را می توانید مشاهده بکنید.

وقتی در دنیای قرن ۲۱ ام زندگی میکنید نیاز دارید بدانید چه طرز فکری باعث موفقیت میشود…
در این دوره به شما می گوییم که “بهترین طرز فکر” کدام است!
