اگر می خواهید کنترل کسب و کار و زندگی خودتان را به دست بگیرید،کتاب هفت عادت مردمان موثر استفان کاوی را حتما مطالعه بکنید چون از نان شب هم برای شما واجب تر است!
کتاب هفت عادت مردمان موثر یکی از کتاب های پرفروش جهان محسوب می شود که تا کنون به زبان زبان ترجمه شده است و به عنوان کتاب مرجع مورد استفاده نویسندگان و محققان مختلف قرار گرفته است.
در کتاب،هفت عادت بسیار مهم مورد بحث قرار می گیرد که عبارتند از:
- عامل باشید
- ذهنا از پایان آغاز بکنید
- اولویت را به چیزهای مهمتری بدهید
- برنده_برنده بیندیشید
- ابتدا دیگری را درک کنید، و آنگاه انتظار داشته باشید تا درک شوید.
- انرژی گروهی ایجاد کنید
- اره را تیز کنید!
نویسنده کتاب هفت عادت مردمان موثر کیست؟
استفان کاوی متولد 1932 است. او در رشتهی مدیریت در دانشگاه هاروارد درس خوانده و مدرک دکترایش را در رشتهی آموزشهای مذهبی از دانشگاه بریگهام یانگ دریافت کرده است.
استفان کاوی پس از پایان تحصیلاتش در همان دانشگاه محل تحصیلش به عنوان استاد رفتارهای سازمانی و مدیریت در تجارت مشغول به کار شد. او همچنین سمتهایی مانند مدیر روابط و نیز دستیار رئیس دانشگاه بریگهام یانگ را نیز برعهده داشته است.
دکتر کاوی جوایز و افتخارات زیادی را در طوول زندگیاش دریافت کرده است که از جملهی این جوایز میتوان به جایزهی کالج «توماس مور» برای خدمات به بشر، مرد صلح سال 1998، سخنگوی برتر 1999 و کارگزار بین المللی برتر سال 1994 اشاره کرد. مجلهی تایم دکتر استفان کاوی را یکی از 25 آمریکایی موثر معرفی کرده است.
استفان کاوی سال 2012 در آمریکا در گذشت.

در بخشی از کتاب هفت عادت مردمان موثر می خوانیم:
وقتی که این کتاب را مطالعه می کنید،سعی بکنید که خود را از خودتان جدا بپندارید.تلاش بکنید که هوشیاری خود را فرافکنی بکنید و در ذهن خود،خودتان را در گوشه ای از تاق،مشغول خواندن فرض بکنید.آیا می توانید خود را به گونه ای تصور بکنید که گویی شخص دیگری هستید؟
و الان به کار دیگری بپردازید و آن را امتحان بکنید.به حال و هوای خودتان فکر بکنید.آیا این حس برای شما آشناست؟احساس شماست؟حالت ذهنی و روانی خودتان را چطور توصیف می کنید؟
حالا برای یک دقیقه به این فکر کنید که ذهن شما چگونه کار میکند؟ آیا ذهن شما سریع و هوشیار است؟ آیا برای انجام فعالیتهای ذهنی و ارزیابی همان فعالیتها برای خودتان اذیت میشوید؟
توانایی شما برای تکرار کردن کاری که همین الان انجام دادهاید، یک ویژگی انسانی است. جانداران دیگر چنین توانی ندارند. ما این ویژگی را «خودآگاهی» یا توانایی فکر کردن به فرآیند تفکر مینامیم. به همین دلیل است که بشر روی همه چیز در دنیا تسلط دارد و میتواند از نسلی به نسل دیگر پیشرفتهای شگرف پدید آورد.
به همین دلیل است که ما میتوانین تجربههای خود و دیگران را ارزیابی کنیم و از آنها چیزی یادبگیریم و دوباره به همین دلیل است که ما میتوانیم د خود عادتی ایجاد کرده یا آن را ترک کنیم.
ماهیت ما احساسات، حالتها و حتی فکرهای ما نیستند. همین حقیقت که ما میتوانیم به چیزهایی فکر کنیم، ما را از فکرها و دنیای حیوانی جدا میکند.
خودآگاهی ما را توانا میسازد که جدا از خود بایستیم و طرز نگرش خود یا پارادایمی که در خود میشناسیم را بیازماییم.
پارادایمی که در خود سراغ داریم، مهمترین پارادایم تاثیر گذاشتن است. این پارادایم نه تنها روی دیدگاهها و رفتارهایمان، بلکه روی طرز نگرش ما نسبت به دیگران نیز تاثیر میگذارد و مانند نقشهی سرشت اساسی بشر عمل میکند.
در حقیقت تا زمانی که به طرز نگرش خودمان نسبت به خود و دیگران توجه نکنیم، نمیتوانیم بفهمیم که دیگران چگونه خود و دنیایشان را میبینند و چه احساسی نسبت به خود و دنیای خود دارند. در حالت نا آگاهی، ما نیتهای خود را به رفتار دیگران فرافکنی میکنیم و خود را افرادی عینی مینامیم. این ناآگاهی پتانسیل و توانایی ما را برای ارتباط برقرار کردن با دیگران، محدود میسازد.
جملات برگزیده کتاب هفت عادت مردمان موثر
- کارهای مهمتر هرگز نباید قربانی کارهای کم اهمیت شوند.
- هیچ رابطۀ دوستانهای بدون اعتماد و هیچ اعتمادی بدون تعادل و هماهنگی وجود ندارد.
- ما به اصل طلایی در ذهنمان متعهدیم. حالا اجازه دهید آن را در زندگی تجربه کنیم.
- قلب، دلایلی دارد که عقل و منطق نمیتواند آن را درک کند.
- من امیدهای قدیس را به راهنما بودن برگزیدهام. در مسائل حساس، یگانگی و وحدت را در مسائل مهم، گوناگونی و تنوع را در همه چیز، بخشش را.
- بعضی وقتها به این مسأله فکر میکنم که مسائل کوچک باعث چه عواقب بزرگی میشوند. وسوسه میشوم که فکر کنم هیچ مسألهای کوچک نیست.
مروری بر هفت عادت مردمان موثر
عادت ۱ : عامل باشید
عامل بودن،چیزی فراتر از عمل کردن و اقدام کردن است.استفان کاوی در اولین عادت به این موضوع اشاره می کند که ما مسئول هر گونه عکس العمل خود،در قبال افراد یا رویداد های زندگی هستیم!
استفان کاوی،برای درک بهتر این موضوع به معرفی داستان ویکتور فرانکل«نویسنده کتاب انسان در جستجو معنا» می پردازد تا به ما نشان بدهد که ما چقدر در انتخاب آنچه برای ما اتفاق می اتد،آزادی داریم.
فرانکل یک روانپزشک بود و به خاطر نظریه ی لوگوتراپی یا معنا درمانی اش و کتاب انسان در جستجوی معنا به شهرت دست پیدا کرد.
او در شرایط سخت اردوگاه های نازی متوجه شد که مهم نیست که چه چیزی برای ما اتفاق می افتد.ما به عنوان انسان می توانیم نوع واکنس و عکس العمل هایمان را انتخاب بکنیم.
کسانی که به عکس العملهای خود توجه نمیکنند، انسانهایی غیرعامل هستند که اغلب، آدمها یا موضوعات بیرونی را بخاطر هر چیزی که برایشان رخ میدهد سرزنش میکنند. آنها هیچ حس مسئولیت پذیری ندارند. مثلا میگویند: “من در امتحان موفق نشدم چون استادم از من خوشش نمیآمد!“
اما انسانهای عامل نسبت به هر عکس العمل خود، حس مسئولیت پذیری دارند. اغلب به دنبال این هستند که از چیزی که برایشان پیش آمده، چه درسی میتوانند بگیرند و چه چیزی میتوانند بیاموزند.
آنها ممکن است بگویند: “من در امتحان موفق نشدم، شاید به این خاطر که زمان کافی برای خواندن و یادگرفتن آن درس، صرف نکردم. یا شاید بخاطر اینکه برنامه ریزی درستی برایش انجام ندادم. حالا برای دفعه ی بعد چه کار متفاوتی میتوانم انجام دهم؟“
عادت ۲ : در ذهنتان، از آخر شروع کنید!
استفان کاوی، استعاره ی «از آخر شروع کردن» را به کار میگیرد تا عادت دوم را توصیف کند. این ایده ی واقعاً ساده ای است که به ما میگوید، تلاش کنید تا با درک روشنی، از مقصدتان و جایی که میخواهید به آنجا برسید، شروع کنید. مطمئن شوید که نردبانتان را بر روی دیوار درستی قرار داده اید، قبل از آنکه تصمیم بگیرید از آن بالا بروید.
«شروع کردن از آخر در ذهن» بر اساس این اصل است که هر چیزی دوبار ایجاد شده است. او از این نکته استفاده میکند تا به این حقیقت برسد که هر چیزی ابتدا در ذهن و سپس در واقعیت خلق میشود.
استفان کاوی، این عادت را رهبری شخصی مینامد که شما را هر چه بیشتر به سمت هدفهایتان هدایت میکند. به کمک توسعه و تقویتِ عادتِ تمرکز بر فعالیتهایی که با یکدیگر در ارتباط هستند، شما پلتفرمی خواهید ساخت که با جلوگیری از حواس پرتی و پراکندگیها؛ شما را کاراتر، سازنده تر و موفق تر میسازد.
او در اینجا راههای موثر بسیاری را – برای شروع از این سطح برنامه ریزی در زندگی شخصی به همراه مثالهای متعددی – ارائه میکند.
عادت ۳: اولویت را به چیزهای مهم تر بدهید
استفان کاوی، این عادت را عادت مدیریت شخصی مینامد. این عادت، سازماندهی و اجرای فعالیتهایی است که با اهدافی که در عادت ۲ به روشنی مشخص کرده اید، همراستا و همسو میباشند.
او میگوید، عادت دو همان قسمت اول یا خلق ذهنی هدف است و عادت سه قسمت دوم یا خلق فیزیکی آن.
استفان کاوی در این قسمت ماتریس آیزنهاور را برای مدیریت زمان ارائه میکند که میتواند به ما در مدیریت کردن زمانمان کمک کند.
استفان کاوی زمان زیادی را برای کار کردن روی این مدل صرف کرد و تاکید میکند که هدف ما باید صرف زمان مان در ربع دوم این جدول باشد. اینجا جایی است که شما بر فعالیتهایی که در راستای ارزشها و اهدافتان هستند، اما فوری نیستند تمرکز میکنید.
اگر ما به عادت دو عمل نکنیم، اگر ما ایده ی روشنی از اینکه اصلا چه چیزهایی برای ما مهم هستند، نداشته باشیم، مدام به طرف پاسخ به امور روزمره و آنهایی که به نظرمان فوری هستند، تمایل پیدا میکنیم. حال آنکه امور فوری، اغلب چیزهایی هستند که ما را از فکر کردن و تمرکز در مورد مسائل مهم تر زندگی مان باز میدارند.
استفان کاوی در کنار مثالهای متعددی که به شما در درک بیشتر این موضوع کمک خواهند کرد، در این عادت، یک کاربرگ هفتگی برای تمرکز بر روی کارهایی که برایتان مهم هستند در اختیارتان قرار خواهد داد.

عادت ۴ : برنده / برنده بیندیشید
استفان کاوی، این عادت را عادت رهبری فردی مینامد. او این عادت را لازم میداند زیرا دستاوردها، تا حد زیادی وابسته به تلاش برای همکاری با دیگران است.
او برنده / برنده را مبتنی بر این فرض میداند که فراوانی و کلا هر چیزی به اندازی ه ی کافی برای هرکسی وجود دارد و کسی موفق است که رویکرد همکاری و به اشتراک گذاری با دیگران هرچه بیشتر جزئی از طبیعتش باشد تا تقابل برنده / بازنده.
این عادت، همیشه به دنبال یک راه حل است تا هم شما و هم دیگران را از مزایا بهره مند سازد. چیزی که قابل توجه است این است که راه حل، معمولاً غیر منتظره است.
“برنده / برنده، اعتقاد به سومین گزینه است که نه روش تو است و نه روش من، بلکه بهترین و برترین روش است.“
عادت ۵ : ابتدا دیگری را درک کنید، و آنگاه انتظار داشته باشید تا درک شوید.
این عادت، کلید برقراری روابط با دیگران است. استفان کاوی با این عادت، بر تقویت عادت گوش دادن با دقت به دیگران و فهمیدن و درک کردن دیگران، قبل از حرف زدن و بیان افکار خود، تاکید میکند. این کار آسانی نیست.
خیلی از آدمها همیشه از این موضوع گله میکنند که هیچ کس نمیتواند آن چیزی را که احساس میکنند درک کند.
این، به این دلیل است که ما اغلب احساس میکنیم مجبوریم نظر بدهیم، یا به شخصی که نیازمند موضوعی است توصیه ای بکنیم یا مشاوره بدهیم.
به عنوان مثال، زوجها همیشه در مشاوره، بیشترین زمان خود را صرف این موضوع میکنند که همسرشان آنها و شرایط و موقعیت آنها را درک کند، به جای اینکه به همسر خود گوش دهند و سعی کنند شرایط و موقعیت او را بفهمند و درک کنند.
عادت ۶ : انرژی گروهی ایجاد کنید
استفان کاوی میگوید عادت شیش ، عادت همکاری خلاقانه است. و توجه به این اصل که کل، بزرگ تر از مجموع اجزاء آن است.
این عادت به طور ضمنی ما را به دیدن خوبی و پتانسیل سهم هر آدمی، دعوت میکند. دستیابی به سینرژی یا انرزی گروهی، نیازمند اعتماد و همکاری بالایی بین افراد است و میتواند در مقایسه با فکر هر فرد به تنهایی، منجر به نتایج بهتری گردد.
عادتهای ۴ و ۵ و ۶ با هم کار میکند تا فرصتهای عالی را برای کشف راه حلهای جایگزین و خلاقانه خلق میکنند.
عادت ۷ : اره را تیز کنید!
استفان کاوی میگوید عادت هفتم، عادت بازسازی است. این عادت با احاطه ی همه ی عادتهای قبلی، آنها را قادر میسازد و تشویق میکند تا رخ بدهند و رشد کنند.
استفان کاوی، خویشتنِ انسان را با ۴ بُعد تفسیر میکند:
- روحانی (معنویات): ارزشها و تعهدات، مطالعه و مراقبه
- روانی (روحی): خواندن، تجسم کردن، برنامه ریزی، نوشتن
- فیزیکی: ورزش، تغذیه، مدیریت استرس
- اجتماعی/عاطفی: خدمت، همدلی، همکاری، امنیت ذاتی
او میگوید همه ی این چهار بُعد، همواره نیاز به نوسازی، بازسازی، تغذیه و توسعه یافتن دارند تا انسان بتواند رشد، تغییر و بهبود مستمر و پایدار را در زندگی خویش تجربه کند.